English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4938 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
digital clock U زمان سنج رقمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
line haul U زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
cache memory U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
digital U رقمی
single-digit <adj.> U یک رقمی
area codes U کد سه رقمی
area code U کد سه رقمی
digitalis U رقمی
single-digit <adj.> U تک رقمی
double-digit <adj.> U دو رقمی
digital channel U کانال رقمی
digutal data U داده رقمی
digitiztion U رقمی کردن
digit punch U منگنه رقمی
digitized U رقمی شده
analog digital U قیاسی به رقمی
double figures U امتیاز دو رقمی
digital analog U رقمی به قیاسی
digitizer U رقمی کننده
digital data U داده رقمی
digital intergrator U انتگرالگیر رقمی
digital monitor U مونیتور رقمی
quantize U رقمی کردن
quantizer U رقمی کننده
digital recording U ضبط رقمی
digital signal U علامت رقمی
digital transmission U انتقال رقمی
digital computer U کامپیوتر رقمی
digitize U رقمی کردن
digital channel U مجرای رقمی
digital circuit U مدار رقمی
digital clock U ساعت رقمی
digital tape cassettes U نوار کاست رقمی
digital U رقمی وابسته به شماره
digitiztion U صورت رقمی شده
adc U مبدل قیاسی به رقمی
analog to digital converter U مبدل قیاسی به رقمی
digital integrator U انتگرال گیر رقمی
analog digital converter U مبدل قیاسی- رقمی
highs U رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
highest U رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
high U رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
midi U میانجی رقمی الات موسیقی
musical instrument digital interface U میانجی رقمی الات موسیقی
realtime U زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
circuits U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuit U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time U یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
A/D U انالوگ به دیجیتال : مبدل قیاسی به رقمی
octal notation U رقمی که در سیستم هشتایی به کار می رود
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. U آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
Carry the one [two] . U یک [دو] بر دست. [ریاضی] [در جمع یا ضرب دوعدد که حاصلشان دو رقمی باشد]
f U رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقداردهدهی عدد 51 است
e U رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده متنافر با مقداردهدهی عدد 41 است
Carry the one [two] . U یک [دو] در ذهن داریم. [ریاضی] [در جمع یا ضرب دوعدد که حاصلشان دو رقمی باشد]
access time U کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM U فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
LSD U رقمی که محل سمت راست عدد را اشغال میکند و کمترین توان را دارد
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
present U زمان حاضر زمان حال
presented U زمان حاضر زمان حال
response time U زمان جواب زمان پاسخگویی
seek time U زمان جستجو زمان طلب
arrivals U زمان حضور زمان رسیدن
arrival U زمان حضور زمان رسیدن
presents U زمان حاضر زمان حال
presenting U زمان حاضر زمان حال
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
foxes U شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
foxing U شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
fox U شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
tour of duty U زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
dive schedule U جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
timed U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
time U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
times U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
imprescriptible U وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
unemployment compensation U پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
equation of time U خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
execution U 1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
loom time U مدت زمان بافت [از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
digital to analog converter U مبدل دیجیتال به انالوگ مبدل رقمی به قیاسی
dogs U شکل لغوی رقمی در سیستم عددی بر مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 31است و به شکل D نوشته میشود
dog U شکل لغوی رقمی در سیستم عددی بر مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 31است و به شکل D نوشته میشود
dogging U شکل لغوی رقمی در سیستم عددی بر مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 31است و به شکل D نوشته میشود
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
interlook dormant period U زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
frequencies U زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequency U زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
splits U زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
hinting U در فن چاپ دیجیتال یا رقمی کاهش وزن یا میزان طرح حرف بطوریکه فونتهای کوچک از نظر اندازه بدون ازدست دادن جزئیات خود روی چاپگرهای dpi003 قابل چاپ باشند
early time U زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
short cycle annealing U سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
cryptoperiod U زمان ارسال یا دریافت رمز مدت زمان دریافت رمز
tense U زمان فعل تصریف زمان فعل
tensest U زمان فعل تصریف زمان فعل
tensed U زمان فعل تصریف زمان فعل
tenser U زمان فعل تصریف زمان فعل
tenses U زمان فعل تصریف زمان فعل
tensing U زمان فعل تصریف زمان فعل
c U رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
angular velocity sight U زمان سنج رهایی بمب دوربین زمان سنج زاویه رهایی بمب
station time U زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
timepiece U زمان
strokes U زمان
clocks U زمان ها
clock U زمان
ticker [colloquial] [watch] U زمان
thence U از ان زمان
time-piece U زمان
contemporaneous U هم زمان
simultaneously U در یک زمان
cotemporaneous U هم زمان
stroked U زمان
away U از ان زمان
termed U زمان
term U زمان
thitherto U تا ان زمان
coinstantaneous U هم زمان
date U زمان
dates U زمان
time of blowing U زمان دم
tempo U زمان
terming U زمان
synchronous U هم زمان
periods U زمان
time-consuming U زمان بر
zeitgeist U زمان
whene'er U هر زمان
period U زمان
cycle time U زمان
synchrone U هم زمان
tempos U زمان
stroke U زمان
yet U تا ان زمان
times U زمان
timed U زمان
stroking U زمان
time U زمان
time consuming U زمان بر
loading time U زمان بارگیری
linkage time U زمان پیوند
load time U زمان بارکردن
intravital U در زمان زندگی
lapsing U گذشت زمان
coking time U زمان کک سازی
whoopee U زمان خوشی
lost time U زمان گمگشته
lost time U زمان مفقوده
lapse time U زمان کاهش
coking period U زمان کک سازی
latency U زمان بیکاری
regression time U زمان برگشت
lapse of time U مرور زمان
kill time U زمان کشندگی
kill time U زمان خطر
period of concentration U زمان تمرکز
relaxation time U زمان اسایش
lead time U زمان پیشگیری
intravitam U در زمان زندگی
leisure time U زمان اسودگی
reflex time U زمان بازتاب
reference time U زمان مرجع
real time U زمان حقیقی
light load period U زمان بار کم
maintenance period U زمان تعمیرات
return perion U زمان برگشت
correlation time U زمان همبستگی
timing U زمان سنجی
connect time U زمان اتصال
cooling period U زمان انتظار
timing U زمان احتراق
prescription U مرور زمان
reaction time U زمان واکنش
compile time U زمان کامپایل
prescriptions U مرور زمان
preparation time U زمان تهیه
preterit U زمان ماضی
production time U زمان تولید
physiological time U زمان فیزیولوژیکی
production time U زمان ساخت
compilation time U زمان کامپایل
peace time U در زمان صلح
peace time U زمان صلح
microcycle U واحد زمان
mean time U زمان متوسط
maximum duration U زمان حداکثر
lapse U گذشت زمان
man and boy U از زمان بچگی
lapses U گذشت زمان
recurrence interval U زمان برگشت
makeup time U زمان جبران
recovery time U زمان بهبود
contemporize U هم زمان کردن
passtime U زمان گذارستون
orthogenesis U جبر زمان
nonsynchronous U ناهم زمان
non productive time U زمان مرده
Recent search history Forum search
1time is prceious it has great
3service times
3service times
3service times
2Once it's downloaded, please run the Kaspersky Malware Scanner software. This might take a moment and involve a few steps.
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
1شما چه زمان به مکتب میرید.
1شما چه زمان به مکتب میرید.
0عشق تنها چیزی هست که اگر واقعی شو بدست بیاری
1 صرفه جویی در زمان
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com